بسم الله الرحمن الرحیم
نقدهایی بر طرح یکپارچه سازی اراضی مجلس شورای اسلامی (✍️دکتر مهدی عرفانیان)
یکی از طرحهایی که هم اکنون در دستور کار کمیسیون کشاورزی، آب منابع طبیعی و محیط زیست قرار دارد، طرح «ساماندهی و یکپارچه سازی اراضی کشاورزی و تعیین تکلیف آن پس از فوت مالک» است که این طرح چنانچه در پیش نویس طرح مذکور بیان شده است با هدف مقابله با کوچکی و پراکنده بودن زمینهای زارعین تدوین شده است. بر اساس این طرح، یکی از موانع اساسی برای نیل به امنیت غذایی به معنای دسترسی دائم آحاد افراد جامعه به غذای کافی، مغذی و سالم، پدیدهای فراوانی تعداد مالکین اراضی خرد و پراکندگی آن است که این مساله مانعی جدی برای کسب حداکثر بهرهوری تولید بوده و باعث هدر رفتن نیروی کار زارع در رفت و آمدهای بین قطعات، ایجاد تنشهای اجتماعی، افزایش هزینه استفاده از نیروی کار و به ویژه کاهش بهرهوری مناسب از منابع آب است و لذا به منظور برون رفت از این چالشها و تنگناها ایجاد مزارع بزرگ با یکپارچه سازی و تجمیع اراضی کشاورزی توصیه شده است. اما بررسیهای دقیق کارشناسی منبعث از مطالعات گسترده داخل و خارج کشور و همچنین تجارب کشورهای متعدد نشان میدهد این طرح مجلس دارای ایرادات عمده و متعددی است که به طور مختصر عبارت است از:
1. سهم ناچیز طرحهای یکپارچه سازی در امنیت غذایی: بررسیهای گسترده نشان میدهد طرحهای یکپارچه سازی و ایجاد مزارع بزرگ نقش ناچیزی در امنیت غذایی دنیا بر عهده داشته و بیشتر این سهم متعلق به کشاورزی خردمالک و کوچک مقیاس بوده است. طبق آمار، کشاورزی خرد مالک حدود 70 الی 80 درصد غذای دنیا را تأمین کردهاند و این در حالی بوده است که سهم زیادی از کشاورزی بزرگ مقیاس (طرحهای یکپارچه سازی) به کاشتن محصولات لوکس اختصاص یافته است.
2. شکست طرحهای یکپارچه سازی: طرحهای یکپارچه سازی اراضی در راستای اصلاحات ارضی و در قالب شرکتهای سهامی و کشت و صنعت در ایران در قبل و بعد انقلاب اسلامی، علیرغم برخورداری از حمایتهای مالی و تسهیلات فراوان و گسترده، دارای عملکرد بسیار ضعیف، فاجعه بار و ملامت آمیز بوده است و این مطلبی است که پژوهشگران خارج از کشور مثل هوگلاند و دکتر همایون کاتوزیان (اقتصاد دان و استاد دانشگاه آکسفورد انگلیس) نیز در کتابهایشان بدان اذعان داشتهاند.
3. بهره وری پایین: مطالعات فراوان حاکی از بهره وری پایین کشاورزی بزرگ مقیاس با اجرای طرحهای یکپارچه سازی اراضی به نسبت کشاورزی کوچک مقیاس است. برای نمونه در آمریکا، مزارع کوچک (کمتر از 27 هکتار) 10 برابر نسبت به مزارع بزرگ چندهزار هکتاری بارورتر و پرمحصولتر بوده و در ترکیه نیز بهره وری مزارع کوچک در تمام مناطق آن به طور متوسط، 9 برابر بیشتر از مزارع بزرگ بوده است. همچنین طبق گزارش فائو، میزان درآمد کشاورزی کوچک مقیاس به نسبت بزرگ مقیاس، در قارههای آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی بالاتر بوده است.
4. هزینههای سنگین و وابستگی به خارج کشور: طبق بررسیها، طرحهای یکپارچه سازی اراضی (و ایجاد مزارع بزرگ) برای ایجاد، تداوم و بقاء مزارع بزرگ نیازمند هزینههای سنگین و هنگفت است؛ بخش عمدهای از این هزینهها مربوط به فناوری و تکنولوزی است که عمدتا باید از خارج کشور تأمین شود. بر همگان آشکار و واضح است که اقتصاد کشور توان تحمل چنین هزینه سنگین و واردات گسترده فناوری را ندارد و این بر خلاف قاعده «نفی سبیل» است.
5. چالشهای زیست محیطی: از جمله چالشهای زیست محیطی متعدد طرحهای یکپارچگی اراضی میتوان به کاهش تنوع زیستی، آلودگی آب، آلودگی و کاهش مرغوبیت خاک، نابودی منابع آبی، فرسایش خاک و غیره اشاره کرد. این مساله سبب اعتراض مردم و کارشناسان در کشورهای مختلف دنیا که این گونه طرحها را اجرا کرده اند شده است؛ از جمله این کشورها لهستان و آلمان است.
6. مغایرت با اسناد بالادستی و سیاستهای کلی: این طرح به صورت مستقیم یا غیر مستقیم با اسناد بالادستی و سیاست کلی ابلاغی مقام معظم معظم رهبری از جمله سیاستهای کلی محیط زیست، سیاستهای کلی جمعیت، سیاستهای کلی کشاورزی، سیاستهای کلی جمعیت، سیاستهای کلی تولید و غیره مغایرت دارد.
همچنین از دیگر معضلات و مشکلات طرحهای یکپارچه سازی اراضی و ایجاد مزارع بزرگ میتوان به نابودی روستاها و کشاورزی بومی، چالشهای متعدد ناشی از توسعه تک محصولی، عدم پایداری و نابارور شدن اراضی کشاورزی، عدم رعایت عدالت اجتماعی و رفع فقر، کاهش محسوس تولید بخش کشاورزی، موانع متعدد فرهنگی اجتماعی، افزایش بیکاری و مهاجرت گسترده روستاییان، فقدان زیرساختهای لازم و نابودی فرهنگ کشاورزی اشاره کرد.
دیدگاه خود را بنویسید